در این تحقیق، محافظت از خوردگی فولاد X65 در محیط کلریدریک اسید توسط ترکیب شیف N, N - بیس (2و4- دی هیدروکسی پروپیوفنون) -2 و 2- دی متیل پروپان دی ایمین به عنوان بازدارنده خوردگی توسط روشهای پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و اسپکتروسکوپی امپدانس مورد مطالعه قرار گرفت. اندازهگیریهای الکتروشیمیایی نشان دادند که این ترکیب به عنوان بازدارنده مناسب خوردگی عمل میکند و راندمان بازدارندگی با افزایش غلظت بازدارنده افزایش مییابد. همچنین با افزایش غلظت مقاومت انتقال بار افزایش و خازن دولایهای الکتریکی کاهش نشان دادند. اثر دما بر رفتار خوردگی فولاد کربنی بررسی گردید. با افزایش دما بازدهی کاهش پیدا میکند. جذب این بازدارندهها بر روی سطح از مدل جذب لانگمویر تبعیت میکند. پارامترهای ترمودینامیكی با استفاده از جریان خوردگی در دماهای مختلف و استفاده از ایزوترم جذب محاسبه گردید. مقدار منفی ∆G بیانگر جذب خودبه خودی بازدارنده روی سطح میباشد. بازدارنده از نوع جذبی و مختلط است که نشان میدهد بازدارندگی به علت کاهش در فعالیت واکنش آند و کاتد میباشد. سطح فولاد در حضور و در غیاب بازدارنده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد ارزیابی قرار گرفت.