استفاده از بازدارندههای خوردگی یکی از روشهای موثر برای کاهش نرخ خوردگی است. در این تحقیق تاثیر افزودن هر یک از بازدارندههای ایمیدازول و بنزوات سدیم بهصورت مجزا از هم و همچنین تاثیر افزودن همزمان آنها در غلظتهای مختلف بر خوردگی فولاد st37 در محیط کلرید سدیم 5/3 درصد وزنی مورد بررسی قرار گرفت. از آزمونهای پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و امپدانس الکتروشیمیایی برای بررسی رفتار خوردگی نمونهها استفاده شد. همچنین تاثیر غوطهوری به مدت 48 ساعت بر مورفولوژی سطح خورده شده و تاثیر قرارگیری طولانی مدت نمونهها (216 ساعت) در محیط حاوی بازدارنده بر میزان تغییرات وزنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پلاریزاسیون و امپدانس الکتروشیمیایی حاکی از غلظتهای بهینه 400 و ppm 300 برای بازدارندههای ایمیدازول و بنزوات سدیم با راندمان بازدارندگی بهترتیب 95 و %83 بودند. استفاده از این بازدارندهها صافی سطح خوردگی پس از 48 ساعت غوطهوری در محلول کلرید سدیم را افزایش داده و مانع از ایجاد حفرات خوردگی شد. برخلاف انتظار، افزودن همزمان ایمیدازول + بنزوات سدیم باعث کاهش قابل توجهتری در میزان خوردگی فولاد در مقایسه با افزودن جداگانه این مواد نشد و در بهترین حالت (ppm 400 ایمیدازول + ppm 300 بنزوات سدیم) راندمان بازدارندگی %50 به-دست آمد. با این وجود، بررسی تاثیر طولانی مدت بازدارندهها و نتایج کاهش وزن نشان داد که بیشترین راندمان و کمترین نرخ خوردگی در حضور همزمان ایمیدازول +بنزوات سدیم رخ میدهد و استفاده از ایمیدازول به تنهایی نمیتواند بازدارندگی طولانی مدت را فراهم کند.
* مهدوی، سهیل - دانشیار، پژوهشگاه مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه صنعتی سهند
عابدی سماکوش، حامد - کارشناس ارشد مهندسی مواد، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه صنعتی سهند
کلمات کلیدی: بازدارنده، ایمیدازول، بنزوات سدیم، پلاریزاسیون، امپدانس الکتروشیمیایی